English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9116 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
etude U قطعهء موسیقی کوتاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
intermezzo U قطعه موسیقی کوتاه
ballads U یک قطعهء رومانتیک
ballad U یک قطعهء رومانتیک
excerpts U قطعهء منتخب
excerpt U قطعهء منتخب
aquaplane U قطعهء چوبی که برای اسکی ابی بکار میرود
play by ear <idiom> U توانایی اجرای موسیقی تنها با گوش وبدون خواندن موسیقی
to sight-read something U از روی ورقه [نت موسیقی] آلت موسیقی بازی کردن
melodies U مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
melody U مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
MIDI Mapper U برنامه پشتیبانی شده با windows که به کاربران MIDI با تجربه امکان تغییر نحوه ارسال نت موسیقی به دستگاههای موسیقی به PC را بیان میکند
musicom U یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
MIDI file U فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
blast U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge U نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blasts U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
shorthorn U جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
pantywaist U شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
short quard U سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
hurdle step U جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
ragtime U در موسیقی
ear for music U موسیقی
treble staff U موسیقی
music U موسیقی
treble clef U موسیقی
ambient music U موسیقی متن
background music U موسیقی متن
instructor of music U مشاق موسیقی
note U نت موسیقی نوشتن
play music U موسیقی ساختن
musical instruments U الت موسیقی
music therapy U موسیقی درمانی
opus U قطعه موسیقی
music synthesizer U ایجادکننده موسیقی
instrumentally U با الت موسیقی
make music U موسیقی ساختن
boogied U موسیقی راک
notes U نت موسیقی نوشتن
fortes U موسیقی بلند
background sound U موسیقی متن
concerto U قطعه موسیقی
concertos U قطعه موسیقی
musician U موسیقی دان
musicians U موسیقی دان
fa U چهارمین نت موسیقی
euterpe U الهه موسیقی
computer music U موسیقی کامپیوتری
quire U گروه کر [موسیقی]
devotion to music U دلبستگی به موسیقی
opuses U قطعه موسیقی
beats U ضربت موسیقی
beat U ضربت موسیقی
ragtime U موسیقی ضربی
ambient music U موسیقی پس زمینه
background music U موسیقی پس زمینه
background sound U موسیقی پس زمینه
music hall U سالن موسیقی
music halls U سالن موسیقی
forte U موسیقی بلند
electronic music U موسیقی الکترونیکی
carillon U زنگهای موسیقی
boogieing U موسیقی بوگی
boogies U موسیقی راک
boogies U موسیقی بوگی
chamber music U موسیقی مجلسی
disco U موسیقی دیسکو
discos U موسیقی دیسکو
musical instrument U الت موسیقی
prick U نقطه نت موسیقی
pricked U نقطه نت موسیقی
pricking U نقطه نت موسیقی
pricks U نقطه نت موسیقی
boogieing U موسیقی راک
boogied U موسیقی بوگی
boogie U موسیقی بوگی
carillons U زنگهای موسیقی
subdominant U نت چهارم موسیقی
philharmonic U عاشق موسیقی
noteless U غیر موسیقی
musicology U موسیقی شناسی
musicologist U موسیقی شناس
musicalness U ذوق موسیقی
musicalness U برابری با موسیقی
musicality U ذوق موسیقی
unvocal U بدون موسیقی
boleros U موسیقی بولرو
boogie U موسیقی راک
musicality U برابری با موسیقی
musical language U زبان موسیقی
musical ability U توانش موسیقی
noting U نت موسیقی نوشتن
jazz U موسیقی جاز
chimed U ترتیب زنگهای موسیقی
duet U قطعه موسیقی یا اوازدونفری
duets U قطعه موسیقی یا اوازدونفری
tin pan alley U جماعت موسیقی دانان
gavote U موسیقی این رقص
gavotte U موسیقی این رقص
postlude U قطعه موسیقی پایان
chiming U ترتیب زنگهای موسیقی
talent for musics U استعداد یا ذوق موسیقی
tablature U نوعی علائم موسیقی
soundtrack U موسیقی ضبط شده
chimes U ترتیب زنگهای موسیقی
percussion instrument U الات موسیقی ضربی
chime U ترتیب زنگهای موسیقی
anvil U سندان [آلت موسیقی]
immusical U خارج ازقواعد موسیقی
medley U قطعه موسیقی مختلط
medleys U قطعه موسیقی مختلط
soundtracks U موسیقی ضبط شده
soul music U موسیقی مذهبی سیاهپوستان
Beautiful music ( weather ) . U موسیقی ( هوای ) قشنگ
glockenspiel U نوعی الت موسیقی
stroke [guitar] U زدن [گیتار] [موسیقی]
euphonium U یکجورالت موسیقی بادی
duo U اواز یا موسیقی دونفری
symphony U قطعه طولانی موسیقی
symphonies U قطعه طولانی موسیقی
reed U الت موسیقی بادی
timpano U دهل [ساز موسیقی]
timpano U کوس [ساز موسیقی]
duos U اواز یا موسیقی دونفری
play U الت موسیقی نواختن
wind instrument U الات موسیقی بادی
serenading U قطعه موسیقی عاشقانه
serenades U قطعه موسیقی عاشقانه
serenaded U قطعه موسیقی عاشقانه
serenade U قطعه موسیقی عاشقانه
wind instruments U الات موسیقی بادی
plays U الت موسیقی نواختن
playing U الت موسیقی نواختن
played U الت موسیقی نواختن
kettledrums U کوسها [ساز موسیقی]
lyrical U غزلی موسیقی یا شعربزمی
to play [the] harp U چنگ زدن [موسیقی]
marching U موسیقی نظامی یا مارش
marches U موسیقی نظامی یا مارش
marched U موسیقی نظامی یا مارش
march U موسیقی نظامی یا مارش
to harp U چنگ زدن [موسیقی]
timpani U کوسها [ساز موسیقی]
kettledrums U دهل ها [ساز موسیقی]
timpani U دهل ها [ساز موسیقی]
kettledrums U تیمپانی ها [ساز موسیقی]
timpani U تیمپانی ها [ساز موسیقی]
noting U اهنگ صدا نت موسیقی
notes U اهنگ صدا نت موسیقی
note U اهنگ صدا نت موسیقی
castanet U یک نوع الت موسیقی
banstand U محل دستهء موسیقی
plainsong U سرودمناجاتی و بدون موسیقی
musically U مطابق اصول موسیقی
melody U صدای موسیقی نوا
melodies U صدای موسیقی نوا
bandsmen U عضو دستهء موسیقی
bandsman U عضو دستهء موسیقی
dulcet U نوعی الت موسیقی
octaves U نتهای هشتگانه موسیقی
bands U دستهء موسیقی اتحاد
band U دستهء موسیقی اتحاد
octave U نتهای هشتگانه موسیقی
linter U ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
saxophone U نوعی الت موسیقی بادی
cithara U یکنوع الت موسیقی قدیمی
rhapsody U قطعه موسیقی ممزوج و احساساتی
masque U نمایش توام با موسیقی ورقص
rhapsodies U قطعه موسیقی ممزوج و احساساتی
range of music U حدود یا میدان علم موسیقی
accent mark U یکی از علائم تکیه در موسیقی
fugues U نوعی الت بادی موسیقی
fugue U نوعی الت بادی موسیقی
musical instrument digital interface U میانجی رقمی الات موسیقی
orpheus U ارفیوس موسیقی دادن و شاعر
saxophones U نوعی الت موسیقی بادی
midi U میانجی رقمی الات موسیقی
reed organ U یکنوع الت موسیقی بادی
combos U دسته کوچک موسیقی جاز
nocturne U قطعه موسیقی دل انگیزو رویایی
offbeat U قطعه موسیقی ناهماهنگ مغایر
phrasing U ترتیب بندی قطعات موسیقی
preattunement U کوک از قبل [آلت موسیقی]
go-go U وابسته به رقص با موسیقی راک
go-go U وابسته به رقصگر موسیقی راک
harmonica U الت موسیقی شبیه سنتور
nocturnes U قطعه موسیقی دل انگیزو رویایی
glee U ساز و نواز اسباب موسیقی
He is a mediocre musician . U موسیقی دان پرمایه یی نیست
combo U دسته کوچک موسیقی جاز
sext U یک ششم نوعی الت موسیقی
harmonicas U الت موسیقی شبیه سنتور
earless U بی دسته فاقدگوش موسیقی یاگوش ضربی
suites U اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
suite U اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
harmonist U موسیقی دان متخصص تطبیق روایات
high fidelity music reproducing system U سیستم بازیابی موسیقی باکیفیت عالی
aeolian harp آلت موسیقی بادی شبیه به جعبه
tone-deaf U فاقد حساسیت نسبت به اهنگ موسیقی
tone deaf U فاقد حساسیت نسبت به اهنگ موسیقی
apollo U خدای افتاب وزیبایی و شعر و موسیقی
Recent search history Forum search
1 if there's any justice
1موسیقی متن
1Otherwise, throw in a rimshot hit every now and then
1معني short earlobe
1در دیکشنری برای سنج که آلت موسیقی است "جلنگ جلنگ" آورده است که منطقی به نظر نمیرسواژه مورد نظر clang میباشد لطفا راهنمایی کنید چه واژه جایگزین بهتری میتوانم استفاده کنم با توجه به اینکه ترجمه میکنم
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com